بهار ، فصل نو شدن

صدای پای بهار ، خواب و خیال خزان را بر می آشوبد و بوی بیداری و حرکت بهار ، عالم را فرا می گیرد . نسیم از خواب بر می خیزد . خاک ، تکان می خورد و آزادی جان تازه ای می گیرد . نبض باغچه می تپد و درختان به تولدی دوباره فرا خوانده می شوند . زمین ، بار سنگین خویش را وا می نهد و آسمان ، خورشید درخشانش را ارزانی زمین می کند ... و بهار می آید .
خوب که می نگری ، در می یابی جنبش و حیات دوباره طبیعت ، از طراحی عظیم و هنرمندانه ای ، حکایت می کند . گویی جهان آفرینش ، چون کتابی گشوده ، به هر زبانی سخن می گوید و این پیام را دارد که : " چمن سبز جهان را ، جهان آرایی هست . "

هدف از آفرینش ، کمال و سعادت انسان است . یعنی صعود از عالم ماده به سوی معنویات و تقرب به خداوند، یکی از راههای شناخت خدا، مطالعه در هستی و طبیعت است . تامل در زیبائیهای جهان آفرینش، به منزله گشودن دریچه ای به سوی حقیقتی برتر است. کافی است آدمی به عمق این زیبایی ها بنگرد . نظم و تدبیر در هستی، نمونه ای شگفت از یک اثر عظیم هنری است که مشاهده آن، آدمی را به وجود آفریننده ای نامتناهی هدایت می کند. عظمت جهان هستی از آغاز تاریخ بشر تاکنون ، انبوهی از دانشمندان را برای کشف قوانین نظام عالم به تکاپو واداشته است. تصور این اندیشه که هستی جهان با نظمی شگفت سرشته است، در ذهن انسانهای حقیقت جو، نوعی شعور و بیداری ایجاد می کند. در این فصل، به شکفته شدن غنچه ای زیبا و به جوشش آب زلال چشمه ها از لایه های سخت کوهساران بنگرید. ببینید چگونه پلک بسته سبزه ها باز می شود و گل به تبسم و خنده می ایستد ، این همه زیبایی حیرت انگیز ، نهال تفکر را آبیاری می کند و ادراک و تخیل را طراوت می بخشد . 

تغییر فصل ، یکی از ملموس ترین نشانه های قدرت خداوند بر روی زمین است . در همه آئین های الهی ضمن اشاره به تازگی و زیبایی فصل بهار ، به عبرت آموزی از آن تاکید شده است . در ادبیات جهان نیز ، برکت ، روشنایی ، سلامتی ، صلح و هر آنچه که نشان از پاکی و خیر دارد ، با بهار به تصویر کشیده شده است . 
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی 
که بسی گل بدمد باز و تو در گِل باشی 
در چمن، هر ورقی، دفتر حالی دگر است 
حیف باشد که ز کار همه غافل باشی

بهار ، تداعی سخاوت آسمان ، تبسم گل ها ، هیاهوی پرندگان ، رویش ، زیبایی و جوانی است . بهار فصل دگرگونی است . طبیعت خزان شده به ناگاه به امر خداوند سر از خاک بر می آورد و زنده و با طراوت می شود . در اندیشه اسلامی ، طبیعت ، آفریده خداوند و جلوه رحمت بی پایان اوست . در آیه 65 سوره نحل می خوانیم : " خداوند از آسمان آبی فرستاد و زمین را پس از آنکه مرده بود، زندگی بخشید. در این، نشانه روشنی است برای کسانی که گوش شنوا دارند. " 
مشاهده دگرگونی شگرف طبیعت ، درسی بزرگ و سودمند برای ما انسانهاست تا بهار و خزان عمر خویش را به یاد آوریم . به خویشتن بیندیشیم که در بند غفلت گرفتار شده ایم . به تعبیر علی (ع ) : " کسی که امروزش مانند دیروز باشد ، براستی زیانکار است . "

آنگاه که دامن صحرا ، سبز فام شده ، درختان از پس زمستانی سرد ، شکوفه می دهند و نوای دلکش بلبلان در دشت ها طنین می اندازد ، بهانه ای نیکو برای مردم است که به شکرانه حضور بهار ، جشنی را برپا کنند . این جشن به مفهوم ستایش خداوند و قدردانی از نعمت بهار است . جشن نوروز در عین حال یکی از آئین های معنادار بشری است ، زیرا این آئین با مهرورزی و نوع دوستی در می آمیزد و فضای شهر و جامعه را از عطر همدلی سرشار می سازد .

در واقع ، جشن نوروز در ابتدای فصل بهار ، یکی از برجسته ترین وجوه زندگی بشری را مورد تاکید قرار می دهد و آن نو شدن ، صفای جسم و جان و تکاپو و حرکت است . لذا در نوروز باید به حقیقت معنوی و کمال انسان توجه کرد . نوروز با همراهی بهار ، حیات تازه ای را نوید می دهد و لزوم تحول و جنبش را به انسان نهیب می زند . این تحول از طریق تلاش ، کو